دستمــ را بگیر؛
دارم بهــ یادتــ می افتمــ ...!
زِمسـ ـتان اَست
و من شنیده اَم روزها کوتـ ـآه می شوند
ولے نـ ـِمـے دانم این روزها چرا...
بلندتـــَر مے شوند؛ بــے تــو!